۱۳۸۷ فروردین ۷, چهارشنبه




به نام خدا
امروز صبح براي دومين بار فيلم المان سال صفر ساخته روبرتو روسليني را تماشا کردم دفعه قبل ان را ديده بودم اما ناقص، امروز کامل ديدم .
اين فيلم نشان دهنده معصوميت وبي الايشي بچه ها ست که حتي نامعقول ترين پيشنهادات را مي پذيرند بدون انکه فکر کنند . اين سادگي ،اطمينان خوش بينانه انها به هستي را مي رساند ،نه حماقت وبي عقلي انها را .
اين فيلم به اين مسائل هم پرداخته، اما نتايج جنگ وبي خانماني مردم بي گناه و بهره کشي گروه هاي خاص در شرايط متفاوت از مردم بي گناه وطبقات متوسط وپايين جوامع .اينها نقطه نظراتي است که فيلم به ما نشان مي دهد وما را به تفکر در ان زمينه ها وا مي دارد .
انسان سالهاي زيادي در پيش رو دارد تا به اين سطح از شعور وپيشرفت برسد که جنگ ودرنده خويي را به نفع توده هاي زحمتکش ،متوسط ،بي پناه وناتوان کنار بگذارد. حقيقتا اين سطح شعور را وقتي بدست اورد ديگر مي توان او را متمدن وپيشرفته وامروزي ناميد. والا با پيشرفتهاي چشمگيري که امروز در اختيار دارد چه خدمتي به انسانيت و روح ملکوتي ومقدس خود کرده ؟!
ايا اين چنين نيست که با بخش عظيمي از تکنولوژي به شهوات وخود خواهي هاي بي مورد خود خدمت کرده ؟ ايا اين پيشرفت ها تنها درزمينه اسايش تن وجسم بشر نبوده ؟
مي گويند بي کاري بي عاري ومسبب تبه کاري هاست وبسياري از جنايات يا اشتباهات بشر ريشه در بي کاري او دارد .چرا بشر بي کار است ؟ ساده ومبرهن است که بشري که به سوي ماشينيزم حرکت کرد والات و ربوت ها را جانشين خود کرد تا اندکي در اين زندگي زود گذر بياسايد وارامش جسمي داشته باشد مستحق اين همه بلا وزحمت ورنج است. چرا که او براي کار هاي سنگين قبل هيچ جاي گزيني سبک ،اما روحبخش ومفرح که او را به شناخت توانايي هاي نفسي اش وادارد فراهم نکرد لذا به عيش ونوش وخوشگذراني ها وزياده طلبي هاي خود مشغول شد و وقتي جنگ در بگيرد روح مريض وناتوان بشر را که هيچ تربيتي به خود نديده ودر زندگي بنا به توان صاحبش يله و رها بوده وهيچ ضابطه وقانوني اورا در چار چوب خود در نياورده پرده از چهره مي گشايد ومي کند انچه را که مي بينيم از قديمي ترين جنگ هاي بشر تا امروز ديده شده که جنگ به نفع گروهي وبه ضرر باقي افراد بوده است کساني که از جنگ نفع مي برند، چگونه به منفعت می رسند ؟ نفع انان در غصب حقوق ديگران است که به يک باره بالا مي کشند وابي هم روي ان مي نوشند ايا به اين شکل ازنفع بردن کسي غير از روح بي تربيت وخود خواه راضي مي شود ؟
به اميد زندگي مسالمت اميز بشردر خانه خاکي اش .

۱۳۸۷ فروردین ۶, سه‌شنبه

بهار تهران




به نام خدا
امروز روزپنجم از سال جدید است وروز تعطیل. امسال تهران به نظر من از سالهای قبل خلوت تر شده ،برای من که علاقه شدیدی به سکوت وارامش در شهر دارم شهر _ به نسبت قبل _ ایده ال شده خدا را شکر می کنم و از ارامی روزگار در سال جدید در حال استفاده کردن ولذت بردن هستم .
در مقابل منزل ما یک عدد درخت نارون هست که سال گذشته شهرداری به بهانه حرس، تری اساسی در ان زد .حساب کنید درختی که از برگهای انبوه ان کره ای عظیم به قطر نزدیک به دومتر هر سال تشکیل می شد الان به برکت کار شهرداری یک باریکه مثل یک شلوار بالای چوب سبز می شود .تازه این هم شکوفه زده ودرست سبز نشده ولی من دلم برای سبزی وخرمی بهار می تپد که هنوز موفق به دیدن ولذت بردن از ان نشدم .
حرف من سر از شهرداری در اورد بعضی شهرداری را خوب و کار امد بررسی می کنند واز خدمات ان متلذذ هستند اما من نظری برخلاف این شهروندان وهمشهریان عزیز دارم چرا که معتقدم شهرداری به قول معروف در سالهای اخیر اقدام به کار های به ظاهر بزرگ ودهن پر کن کرده ومصداق حقیقیه افتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی ! شده از روز ابتدای تصدی شهرداری ، بله همین شهر دار عزیز را که بسیار خوشتیپ وموقر وخادم انقلاب واز بر وبچه های جنگ ودفاع مقدس وحفظ وحراست از ناموس و وطن و....بعد از جنگ در خدمت سازندگی واعطلای این مرز وبوم و دیگه چی بگویم از مواهب واستعدادات این شهردار که سردار و خلبان ودکتر و... هر چی بگویم کم گفته ام اما دو ایراد دارم که این دو ایراد ذهن ومغز واعصاب مرا مغشوش کرده نمی دانم به کی باید مراجعه کنم این است که این دو ایراد را در این نوشتن گاه خصوصی ونیمه عمومی می نویسم تا شاید کسی در این باره به من جوابی بگوید ومرا خلاص کند :
1- چرا شهر دار تهران متولد مشهد است ایا شهر بزرگی مثل تهران متخصصی در امور شهری نداشت که از مشهد شهردار وارد کند ؟البته تعجب من از جمعیت شهر تهران است که نزدیک به 14 میلیون بی بخار در امور شهری !در ان زندگی می کنند.
2- حالا که به جبر زمانه یا هر جبر دیگری مجبور شدیم از مشهد شهردار وارد کنیم چرا اقایی بااین همه مدرک تحصیلی وموفق مثل شهردار کنونی باید شهردار تهران شود که تاانجا که من می دانم اطلاعات وتحصیلاتی در امور شهری ندارد؟
ببخشید رشته کلام از دستم خارج شد داشتم می گفتم این شهردار اچار فرانسه در غیر از امور شهرداری که شهردار شد از بدو ورود بنا را بر نو اوری وشکوفایی گذارد جالب است نه؟!!!

یک روز طرح 136 را اغاز کرد که به موجب ان تمام شهر صاحب سطل زباله بزرگ شدو پیاده رو ها سنگ فرش شد یک روز طرح دیگری را بنا نهاد که مسبب تجدید نظردراتوبوسرانی شهرشد البته من پا روی حقیقت نمی گذارم تمام طرح های حضرت شهردار مثل تمامی طرح های اصلاحی دردنیا منافع ومحسناتی هم به همراه داشت اما چه بگویم از مضرات وعیوب ان!!!!
در شهر اتوبوسهایی در مسیری طولانی به حرکت در امدند که بی شباهت با کنسرو ادمیزاد نیستند تنها چشمگیری طرح ایستگاه های جدید وشیک _ به نسبت قبل _ وچهره فمینیستی ویا بهتر بگویم بزرگ داشت زنان در ان رعایت شده است که درقسمت جلوی اتوبوس برخلاف گذشته زنان می نشینند و در انتها مردان ولی بی اغراق می گویم یک کنسرو ادم متحرک .
در زمینه سنگ فرش وچه میدانم زباله دانی که توسط ماشین تخلیه شود همین قدر بگویم که دوباره شهر به همان شکل قبل از این بازی ها برگشته در محل زندگی ما قسمتی از پیاده رو را سنگ فرش کردند باور بفرمایید این پیاده رو 1 ماه هم دوام نیاورد اولا که در همان روز های اول بعد از سنگ کردن خود شهر داری لبه سنگ فر شها که به جوی اب منتهی می شد را شکست تا جدول جوی را تعویض کند که من گفتم : با خودشان فکر کردند که فرق ندارد که اول جدول تعویض شود یا اول پیاده رو سنگ فرش شود در هر دو صورت کار درست است .جدا از این ساز مان اب امد وبا بی رحمی وسط پیاده رو یعنی وسط سنگ های پیاده رو را کند وتعمیراتش را انجام داد من باخود گفتم مگر مرده بودند که 1هفته قبل می امدند واین را قبل از سنگ شدن پیاده رو تعمیر می کردند !!!
بگذاریم وبگذریم چرا خودمان وفکرمان را در قبال مسائل شهری خراب کنیم این شهر با تمام شهر رای دنیا فرق دارد واصلا این مسائل کلا پیش پا افتاده وجزیی هستند با تمام این احوال بهار مخصوصا این روزهای ارام زیباست.

۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه

مبارک باد

به نام خدا

عاشقان عیدتان مبارک باد . تجدید حیات طبیعت، تجدید سال ونو شدن ان را به یاد می اورد و در روح انسان هیجان زندگی وطراوت وشادابی را که به واسطه پاییز زرد و زمستان سرد وخاموش کمرنگ شده بود می دمد.سال نو و روز نو را گرامی می داریم چرا که برای ما ایرانیان که یکی از بهترین اوقات را برای ابتدا وشروع سال مقرر کرده ایم افتخار افرین است .ما ساعت وجود را با ساعت حیات وسر زندگی طبیعت تنظیم کرده ایم واین تقارن زیبا هوشمندی ما ودیگر ملل هم عقیده با ما را می رساند امید وزندگی با نو شدن سال در رگهای انسان به جریان می افتد تا اینده ای پر ثمر وهمراه اسایش و ارامش را برای خود ودیگران رقم بزند . من این نو شدن وزندگی مجدد را به همه دوستان واشنایان ومخاطبان عزیز تبریک می گویم و سر زندگی وحیات مجدد در زمینه های علمی ، اقتصادی ، هنری، فرهنگی وتمامی زمینه های ملی و مملکتی که در زندگی ملت شریف ایران تاثیر مستقیم دارند را برای کشور ومردممان ارزومندم .

این هم از تبریک سال نو خیلی رسمی وخشک شد ببخشید حواسم پرت شد زیاد رو گاز موند.

راستی این اولین پست در خانه جدیدم هست این تقارن را هم به فال نیک می گیرم شما رو به خدا به ما سر بزنید ها